مرگ منافقان (قرآن)نَفَق، ايجاد سوراخى در زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ موش- پايان يافتن و از بين رفتن. نفاق عبارت است از داخل شدن در شرع و دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون، ظاهر و باطن متفاوت داشتن، دورویی، ریاکاری. [۴]
فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
نفاق هم در ایمان است، هم طاعات، هم معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از ریا است. در این مقاله آیات مرتبط با مرگ منافقان معرفی میشوند.۱ - مرگ در حال کفرمرگ منافقان بر کفر و بىايمانى، به رغم ادّعاى ایمان: فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ وَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ.و (فزونى) اموال و اولاد آنها تو را در شگفتى فرو نبرد، خدا مىخواهد آنها را به وسيله آن در زندگی دنیا عذاب كند و در حال كفر بميرند. و به خدا سوگند مىخورند كه آنها از شما هستند در حالى كه از شما نيستند، ولى آنها گروهى هستند كه مىترسند (و وحشت دارند لذا دروغ مىگويند). ۲ - مرگ در حال فسقمرگ در حال فسق و انحراف از مسیر حق، فرجام شوم منافقان: وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ. بر هيچيك از آنها كه بميرد نماز نخوان، و بر كنار قبرش (براى دعا و طلب آمرزش) نايست چرا كه آنها به خدا و رسولش کافر شدند، و در حالى كه فاسق بودند از دنیا رفتند. ۳ - آغاز عذاب منافقانمرگ منافقان، پايان توطئهگرى و آغاز عذاب و شکنجه منافقان: فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ. حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنها مىزنند (و قبض روحشان مىكنند). آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينههايشان را ظاهر نمىكند؟! ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۰۲، برگرفته از مقاله «مرگ منافقان». |